مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من
مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من

تامل!

تهمینه میلانی:

مادر من بدترین مادر دنیاست:

میدانید اخر او هیچ وقت کارهاییرا که مادران فداکار و مهربان انجام میدهند انجام نداده است. مثلا هیچ وقت نشده که باقیمانده غذای مرا بخورد یا لقه ی دهنی مرا به دهانش بگذارد. او هیچ وقت به خاطر خراب کردن امتحانم برای من زار زار گریه نکرده یا مثلا برای اینکه غذایم راا تمام کنم بشقاب  به دست دنبال من دور خانه راه نیفتاده است. بنظرم او اصلا مرا دوست نداشته چون او هیچگاه برای من بستنی نمیخرد او همیشه همراه من بستنی میخورد و بستنی خوردن مرا تماشا میکند. یا مثلا وقتی منن بازی کرده ام به کناری نایستاده و برایم کف نزده او همیشه همراه من در بازیها شرکت میکند. بنظرم مادرم اصلا شبیه مادران مهربان و ایثارگر داستانها نیست مادران فداکار قصه ها کمی چاق هستند اما او همیشه مواظب سلامتی و هیکل خودش هم هست یا مثلا هیچگاه با موهای ژولیده و لباس کثیف و نامرتببه  تمیز کردن خونه و غذا پختن برای من نپرداخته . گاهگاهی او بسیار از من زیباتر بوده! او بجای بوی پیاز داغ همیشه بوی خوب میدهد! هیچ وقت نشده مادر من به خاطر نبودن من به مهمانی یا گردش نرود یا بدون من اصلا به او خوش نگذرد. هیچ وقت کارهایی را که دوست دارد کنار نگذاشته   تا فقط به کارهای من و زندگی من برسد اصلا او کارهایی را که مادر بزرگها میگویند انجام نمیدهد! او هیچ وقت نشده که به من نصیحت کند و ساعتها به من بگوید چه کار کنم و چه کار نکنم. او بتنهایی همه ی کارهای خانه را انجام نمیدهد تا من خسته نشوم بلکه همیشه از من کمک میگیرد و مرا به کار میکشد.او صبح به صبح مهربانه اتاق مرا مرتب نمیکند و انجام کارهای مرا بعهده نمیگیرد . او همیشه دلش را به بافتن موههای من یا درست کردن غذای مورد علاقه  من خوش نمیکند گاهی به علاقه خودش و دیگران هم توجه میکند و برای خودش کتاب میخواند . اصلا او هر کاری را که دلش میخواهد انجام میدهد . شاید یادش رفته  که مادر است و مادرن نباید کارهای مورد علاقه شان را انجام دهند!

ولی در هر حال مادر من اینطوری ست. ولی یک چیز را میدانید؟ مادر من مادریست که مرا از مادر شدن نمی ترساند حالا خوب میدانم که میشود هم مادر بود و هم زندگی خودم را از دست ندهم. مادر بشوم و هویت انسانی خودم را  به کناری نگذارم . میدانم که لزومی ندارد برای مادر بودن دچار خود فراموشی شوم و ادامه زندگی خودم را در زندگی فرزندانم جستجو کنم . حالا میدانم که هم میشود خودم باشم و هم یک مادر خوب! و شاید بشود گفت:

بهترین مادر دنیا

نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 10:10 http://ghasedakemehr.blogsky.com/

عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
هزارتا لایک برای این متن کمه. خدایا یعنی من هم میتونم همچین مادری باشم؟! اگه اجازه هست تو وبلاگم بذارمش؟

خواهش میکنم عزیزم میتونی بزارید. بله که میتونی باشی. خواستن توانستنه

Shelly سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 03:15

از وبلاگ فافا جون پیداتون کردم
وای ینی این متن فوق العاده بود! عالی عالی!

خوش اومدی عزیزم. من هم خیلی دوستش داشتم واقعا جالب بود.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.