ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
امروز صبح تا چشمام رو باز کردم به وبلاگ یکی از دوستهای مهربونم سر زدم چون میدونستم هفته هاش ۵ شنبه تغییر میکنه خلاصه اینکه تا صفحه رو باز کردم نوشته های همیشگیش رو ندیدم و بجاش ۲ تا نوشته دیدم که برام حکم سطل پر از اب یخ رو داشت اینقدر ناراحت شدم که بی اختیار اشک ریختم و از صبح یه بغض لعنتی دارم.
دقیقا تو هفته ۱۵ فرشته کوچولوش دوباره ترکش کرد. خیلی خیلی سخته خدا جونم ارومش کن دیگه بسه براش نمیدونم من که از کارهای خدا سر در نمیارم فقط این رو میدونم از صبح چشمام پر از اشکه و دلم غم دارم.
حالم خوبه فعلا تهوع ندارم اما خیلی زود خسته میشم و انرژیم صفره کمرم کمی درد میکنه وقتی دراز میکشم خوبه اما زیاد که سرپا هستم درد میگیره. جدیدا میخوام برم کلا بشینم دستشویی خونمون راحت هلاک شدم از بس هی میرم دستشویی.
پیشنهادی درباره بارداری و نحوه غذا خوردن ورزش و ...دارید خوشحال میشم بهم بگید. ممنونم دوست جونهای مهربونم
اره فکر کنم مرضیه جون رو می گین امیدوارم درهای رحمت خداوند به روش یه بار دیگه باز بشه
دقیقا بدترین خبری بود که تو این مدت شنیدم. ایشالا بزودی خنده به روی لبهاش برگرده
منم خیلی براش غصه خوردم واقعا حکمت خدا رو نمیفهمم!!!! خدا صبرش بده
سلام عزیزم منم وقتی صبح خبرشو دیدم کلی بغض اومد سراغم خدا بهش صبر بده و خدای مهربون داغ بچه رو دل هیچ مادری نذاره.خدا بهش صبر و توانای بده.
عزیزم کمر درد و بی حالی تا سه چهار ماه اول باردار ی طبیعیه
پس یعنی نگرون نباشم همش میگم نکنه ...
دقیقا خیلی براش غصه خوردم و ناراحتم
نمیدونم ای کاش اصلا بهش نمیداد که طعم مامی شدن رو نمیچشید نمیدونم چه حکمتی داشته.