مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من
مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من

تجربه جدید

دیروز یک تجربه جدیدی رو از دوران بارداری بدست اوردم که برام جالب بود جاتون خالی نهار قورمه سبزی درست کردم بعد از اینکه نهارم رو خوردم زیر غذا رو خاموش نکردم که جا بیوفته و بوش تو خونه بود خلاصه اینکه حدودا ساعت ۳ بعدازظهر دلم خیلی خیلی خفن شروع به قار و قور کرد دقیقا مثل اینکه هیچ غذایی نخوردم و خیلی گرسنمه به زور خوابیدم و گوش ندادم اما تا خود شب دلم قار و قور کرد ولی چون بیرون بودم نمیشد چیزی بخورم ولی تا از بیرون اومدم خونه لباسهام  رو درنیاورده غذا رو داغ کردم نشستم خوردم و دیگه شکمم قار و قور نمیکرد. فکر کنم جوجم خورشت قورمه سبزی خیلی دوست داره . جوجم داره بزرگ میشه. خدا رو شکر حالت تهوعم خیلی خیلی بهتر شده اما خب بعضی از روزها بدجور حالم خراب میشه. اما اینهم میگذره  خدایا شکرت به خاطر اینروزها

امروز ده هفته و ۵ روزم شده



نظرات 4 + ارسال نظر
سارا یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 11:22 http://doranzendegiyeshirinman.persianblog.ir/

چه بامزه . آزاده جون میبینم که کم کم برای جوجه هم باید غذا بپزی . چون شما دونفر محسوب میشید .
نذار گرسنه بمونی قند خونت میفته خدایی نکرده .

خوشحالم که سالم و خوشحالی دوست خوبم .

فکر کنم جوجه شکمو باشه. کمی که دیرتر از وقت غذا میخورم چنان دلم قار و قوری میکنه که اگر جایی باشم ابروم میره. ممنونم مهربون لطف داری عزیزم

پریسا شنبه 28 آذر 1394 ساعت 17:00 http://www.pari-v-zendegi.blogsky.com

سلام عزیزم
به به قورمه سبزی
الهی خاله فداش ماشالله داره بزرگ میشه

سلام خدا نکنه خاله جون.

صبا شنبه 28 آذر 1394 ساعت 15:16 http://atrebeheshti.blogsky.com

آخی عزیزم از این به بعد زودتر به داد دلت برس تا به قار و قور نیفته
مواظب خودت باش
راستی یه پیشنهاد هر خاطره ای که ثبت میکنی بنوییس دقیقا هفته چندمی بعدا خوندنش لذتبخش میشه برات
به ما هم سر بزن

ابروم رو برد اصلا یه وضعی بود. حتما پبشنهاد خوبی دادی از این به بعد مینویسم .
حتما بهت سر میزنم

نسیم (قاصدک) جمعه 27 آذر 1394 ساعت 09:03

عزیزم قربون جوجه بشم من

خدا نکنه مهربون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.