ارامش

از روز دوشنبه یکجوری ارومم دیگه استرس  اینکه جوجه درچه حالیه و داره بزرگ میشه و .... رو ندارم بزرگترین کنجکاویم فعلا رفع شده چه حس خوبیه الان دیگه شابیزی  هویتش داره پررنگتر میشه. هی دوست دارم گوشیم رو بیارم و فیلم سونو رو ببینم . اینقدر تو سونو میچرخید فسقلی و گلوله میشد و باهر بار دیدنش دل من  هم ضعف میکنه و بیشتر قربون صدقه شابیزی میرم. همون روز دوشنبه بعد از سونو با اقای پدر رفتیم خرید برای نی نی قربونش بشم الان کاپشن دار شده بهمراه یک سویشرت و شلوار . عاشقشونم  . ولی چقدر لباس بچه گرونه اشک ادم رو درمیارن !!! 

دیروز هم رفتم سه تونیک گشاد برای بارداریم خریدم که تو عید بپوشم  خوشرنگ بودن . به خودم جایزه دادم خب:-)

خدایا ازت میخوام هیچ کس هیچ کس رو منتظر نی نی نزاری اجازه بدی تموم زنها این حسها رو تجربه کنن  زیباترین حس دنیاست . امین