مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من
مامان آینده

مامان آینده

خاطرات من

بوی یلدا

بوی یلدا

بوی یلدا را میشنوی؟

انتهای خیابان آذر ...

باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان .

قراری طولانی به بلندای یک شب.

شب عشق بازی برگ و برف ...

پاییز چمدان به دست ایستاده !

عزم رفتن دارد ....

آسمان بغض میکند .... میبارد.

خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست ...

دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد 

آخرین نگاه بارانی اش را

به درختان عریان میدوزد

دستی تکان میدهد ....

قدمی برمیدارد سنگین و سرد

کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز ...

و... تمام میشود .

پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ،

رفتنت به خیر ...

سفرت بی خطر


نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 24 آذر 1395 ساعت 12:02 http://ghasedakemehr.blogsky.com/

چه حس قشنگی تو این شعر هست. اگه متن بهتری پیدا نکنم با اجازت میدزدمش پیشاپیش یلدات مبارک

خواهش میکنم منم خودم دزدیمش

الهه سه‌شنبه 23 آذر 1395 ساعت 23:11 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی یلدات مبارک باشه ان شاءالله اجی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.